حجاب حق من ، انتخاب من ، زندگی من

چادر عزیزم؛ تو فرم عاشقی منی.... هرکه مرا ببیند میفهمد که من عاشق حضرت مادر شده ام

حجاب حق من ، انتخاب من ، زندگی من

چادر عزیزم؛ تو فرم عاشقی منی.... هرکه مرا ببیند میفهمد که من عاشق حضرت مادر شده ام

سلام....
این وبلاگ درموردحجابه....چیزی که متاسفانه توجامعه مون روز به روز داره کمرنگ و کمرنگ ترمیشه...
اما گاهی اوقات سعی می کنم یه زنگ تفریح کوچولو داشته باشیم و درمورد چیزای دیگه هم مطلب قرار میدم...


.
#همیشه_عشق_باشد_همیشه_برکت
#پروازی_ام
.
.

کلمات کلیدی

۲۰ مطلب با موضوع «داستان» ثبت شده است

۰۸
تیر
داشتم کمدم رونگاه میکردم...
 رنگ های مختلف وجورواجور...
فکرمیکردم چه رنگی بپوشم...
که ی نگاهی بهش کردم ...
وگفتم: مشکی زیبای من...دوستت دارم...
  • همنام مادر سادات
۲۹
ارديبهشت
آمده بود مرخصی.
 داشتیم درباره منطقه حرف میزدیم.
  لابه لای صحبت گفتم:«کاش میشد من هم به همراهت به جبهه بیایم!»
 حرف دلم را زده بودم.
 لبخندی زد و پاسخی داد که قانعم کرد.
  گفت:«هیچ می دانی سیاهی چادر تو از سرخی خون من کوبنده تر است؟!
همین که حجابت را رعایت کنی مبارزه ات را انجام داده ای»

 کاش با تو بودیم ص۴۲ به روایت همسر شهید محمد رضا نظافت
  • همنام مادر سادات
۲۹
ارديبهشت
روزی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام محتاج به قرض شد، چادر حضرت فاطمه (علیها السلام) را پیش مرد یهودی که نامش زید بود، رهن گذاشت آن چادر از پشم بود، قدری جو قرض گرفت. یهودی آن چادر را به خانه برد و در اتاقی گذاشت، وقتی شب شد زن یهودی به آن اتاق رفت، ناگاه نوری را از آن چادر دید که تمام اتاق را روشن کرده بود وقتی زن آن حالت شگفت را دید فریاد زد: شوهر خود را خواست آنچه را دیده بود برای شوهرش بازگو کرد. یهودی شگفت زده شده بود و فراموش کرده بود که چادر حضرت فاطمه (علیها السلام) در آن خانه است، با سرعت داخل اتاق شد، دید که اشقه نورانی چادر آن خورشید عصمت است که مانند بدر منیر خانه را روشن کرده است. یهودی از مشاهده این حالت تعجبش بیشتر شد، یهودی همراه با زنش به خانه خویشان خود دویدند و 80 نفر از ایشان حاضر شدند و این را دیدند از برکت شعله چادر فاطمه (علیها السلام) همگی به نور اسلام مشرف و منور گردیدند.   اندیشه قم
  • همنام مادر سادات
۲۷
ارديبهشت
آهای خانوم کجا کجا
خانوم بینیتون افتاده چسب زدین؟
خانم شماره کفشمو بدم؟
ببخشید شما چقدر شبیه دوست دختره آینده من هستین
و......
هر روز سریه کوچه ای با دوستاش مینشست و به همه دختراهایی که رد میشدنند این متلک ها رومینداخت.
و کلی میخندید.
نگاهش افتاد به یه دختر چادری .
تا خواست از کنارش رد بشه و یه  تیکه بندازه ، نتونست .
آخه هرچی فکر کرد نفهمید بابت چی متلک بگه!
با نگاهش رفتن دختر را دنبال کرد
سرشو انداخت پایین که رفت توی فکر
حواسش نبود یه دختر دیگه از کنارش رد شد و دوستاس متلک گفتند
دوستش گفت رفیق حواست کجاست،این دختر عجب تیکه ای بود  و ......
سرشو اورد بالا نگاهش افتاد به همون دختری که رفته بود.
خواهرش بود.....

منبع:http://zabanehogog1.blogfa.com/
  • همنام مادر سادات
۰۸
اسفند
تازه با هم رفیق شده بودیم، خیلی با محبت و بی غل غش بود.با اینکه از حجابش خوشم میومد،اما تنبلی میکردم چادر روی سرم باشه.یه روز که برای درس خوندن اومده بود خونه ما ،همراه خودش چندتاشکلات با بسته بندی های زیبا هم آورده بود.دوتا از اون هارو به من داد.خودش هم یکی از شکلات ها رو باز کرد و گذاشت وسط بشقاب .چند لحظه ای ازدرس خواندنمان نگذشته بود که دوتا مگس مزاحم سر و کله شان پیداشد و یک راست رفتند سراغ شکلاتی که بدون بسته بندی بود.من تلاش کردم مگس ها را فراری بدهم ولی خیلی آرام گفت :"تقصیر خودشه .تا خودش رو نپوشاند ،مگس ها رهایش نمیکنند."فهمیدم که میخواهد غیر مستقیم به من درس حجاب بدهد  وبگوید :مگس ها کاری ندارند که تو به خاطر تنبلی حجاب نداری آنها کارشان مزاحمت است و فقط به ظاهر نگاه می کنند؛ پس من و تو باید خیلی به حجاب ظاهرمان برسیم."مهرش بیشتر از قبل در دلم افتاده،تا به حال نهی از منکر به این قشنگی ندیده بودم.راستی شما چطوری امر به معروف و نهی از منکرمی کنید ؟!منتظر تجربه ها و نظرات خوبتون هستممنبع:http://mohajaba.blogfa.com
  • همنام مادر سادات
۰۸
اسفند
لطفا به ادامه ی مطلب بروید!!!منبع:http://mohajaba.blogfa.com
  • همنام مادر سادات
۰۴
بهمن
به خاطر یک حدیث پوششم کامل بود. همه ی لباسام همونطور که گفتم تک بود و با همون ظاهر هم تو دانشگاه به خوش تیپی معروف بودم. اما نمیدونم چرا همونطور که گفتم احساس میکردم اون ابهتی که شایسته ی خلیفه ی خدا رو زمینه رو ندارم
  • همنام مادر سادات
۰۳
بهمن
مانکن و ستاره رقص روسیه :«ماشا الیلیکینا» نام مشهوری در روسیه و مناطق روسی‌زبان است. او حدود 2 سال پیش به عنوان یک هنرپیشه جذاب و یک مدل زیبا مطرح بود و شهرت و محبوبیتش با اوج گرفتن "گروه رقص و موسیقی فابریک" در روسیه، به بالاترین حد رسید. 
  • همنام مادر سادات
۰۳
بهمن
زنان ایرانی ملکه اند
  • همنام مادر سادات
۰۳
بهمن
جشن عقد یکی ازدوستانم بود وبه خاطر صمیمیتی که بینمون بود من روهم به جشن کوچیکشون دعوت کرده بودند 
  • همنام مادر سادات