حجاب حق من ، انتخاب من ، زندگی من

چادر عزیزم؛ تو فرم عاشقی منی.... هرکه مرا ببیند میفهمد که من عاشق حضرت مادر شده ام

حجاب حق من ، انتخاب من ، زندگی من

چادر عزیزم؛ تو فرم عاشقی منی.... هرکه مرا ببیند میفهمد که من عاشق حضرت مادر شده ام

سلام....
این وبلاگ درموردحجابه....چیزی که متاسفانه توجامعه مون روز به روز داره کمرنگ و کمرنگ ترمیشه...
اما گاهی اوقات سعی می کنم یه زنگ تفریح کوچولو داشته باشیم و درمورد چیزای دیگه هم مطلب قرار میدم...


.
#همیشه_عشق_باشد_همیشه_برکت
#پروازی_ام
.
.

کلمات کلیدی

وقتی چادر محافظم شد

پنجشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۲، ۰۸:۳۲ ق.ظ
جشن عقد یکی ازدوستانم بود وبه خاطر صمیمیتی که بینمون بود من روهم به جشن کوچیکشون دعوت کرده بودند  ساعت8 شب آماده شدم مراسمشون تا نصف شب طول کشید ومن ازهمون ابتدا فکر میکردم که چطور میتونم برگردم خونه.یکی ازدوستان دیگر دوستم که دراون مراسم بودگفت بابای من میاد دنبالم خب تورو هم باخودمون میبریم منم قبول کردم شب ازنیمه هم گذشته بود که مجلس تموم شد و پدر دوستم اومد دنبالمون یکی از همکارانشون هم همراه ایشون بودکه معذرت خواهی کردند وگفتند من فقط میتونم شمارو تا سرخیابون خونتون برسونمتون من هم حرفی نزدم وقبول کردم سرخیابون پیاده شدم وتشکرکردم قدم برمیداشتم و ترس تموم وجودمو گرفته بودکه من توی خیابون به این خلوتی چیکار میکنم وازترس خودم به ستوه اومده بودم چندتاجوون هم سرکوچه ی قبل ازکوچه ی خودمون بودندکه معلوم بود حال معمولی نداشتندنمیشد ازراه دیگه ای رفت به این فکر میکردم که چطور میتونم ازکنارشون رد بشم وهیچ اتفاقی نیفته. مدام آیة الکرسی میخوندم وصلوات میفرستادم چادرم رامحکم به خودم چسبوندم و قسمتی ازصورتمو پوشوندم دقیق از جلویه هر5نفرشون گذشتم حتی به من نگاه نینداختند قدم هامو بیشتر کردم ومحکم تر راه رفتم دیگه به در خونمون رسیده بودم و خوشحال ازاینکه چادری دارم که اجازه ی تعرض کسیرو به من نمیده.... ...
  • همنام مادر سادات

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی