نتیجه بدحجابى
پنجشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۱۳ ب.ظ
یکى از علماء مشهد مىفرمود:
روزى در محضر مرحوم حجة الاسلام و المسلین سید یونس اردبیلى بودیم، جوانى آمد
و مسئله اى پرسید و گفت: من مادرم را دو روز پیش دفن کردم و هنگامى که وارد قبر شدم
و جنازه مادر را گرفته خواستم صورت او را روى خاک بگذارم کیف کوچکى که
اسناد و مدارک و مقدارى پول و چک هائى در آن بوده از جیبم میان قبر
افتاده
آیا اجازه مىدهید نبش قبر کنیم تا مدارک را برداریم و تقاضا کرد
که نامه اى به مسئولین قبرستان بنویسند که آنها اجازه نبش قبر بدهند.
ایشان فرمود: همان
قسمت از قبر را که مىدانید مدارک در آنجاست بشکافید و مدارک را بردارید
و نامه اى براى او نوشت
بعد از چند روز آن جوان را دوباره در منزل آقاى
اردبیلى دیدیم
آقا از او پرسیدند: آیا شما کارتان را انجام دادید و به
نتیجه رسیدید؟
او غمناک و مضطرب بود و جواب نداد
بعد از آنکه دوباره اصرار
کردند گفت:
وقتى من قبر را نبش کردم دیدم مار سیاه باریکى دور گردن مادرم حلقه زده و دهانش را در دهان
مادرم فرو برده و مرتب او را نیش میزند!!
چنان منظره وحشتناک بود که من ترسیدم و دوباره
قبر را پوشاندم!
از او پرسیدند: آیا کار زشتى از مادرت سر مىزد؟
گفت: من
چیزى بخاطر ندارم، ولى همیشه پدرم او را نفرین مىکرد زیرا او در ارتباط با
نامحرم بى پروا بود و روگیرى و حجاب نداشت و با سرو روى باز با مرد نامحرم
روبرو مىشد و بى پروا با او سخن مىگفت و در پوشش و حجاب رعایت قوانین
اسلامى را نمى کرد
با نامحرمان شوخى مىکرد و مىخندید و از این جهت همیشه
مورد عقاب و سرزنش بود
- ۹۳/۰۵/۳۰
ممنون میشم لینک منو تایید کنی