چادر مادر من فاطمه،شرطش عشق است
سه شنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۷:۳۳ ب.ظ

که سرت بندازی و خیالت راحت
که شدی چادری و محجوبه!
چادر مادر من فاطمه، حرمت دارد
قاعده ، رسم ، شرایط دارد
شرط اول همه اش نیت توست …
محض اجبارِ پدر یا مادر
یا که قانون ورودیه دانشگاه است
یا قرار است گزینش شوی از ارگانی
یا فقط محض ریا شایدم زیبایی،باکمی آرایش!
نمی ارزد به ریالی خواهر …
چادر مادر من فاطمه، شرطش عشق است
عشق به حجب و به حیا
به نجابت به وفا
عشق به چادر زهر اکه برای تو و امنیت تو خاکی شد
تا تو امروز شوی راحت و آسوده کسی سیلی خورد
خون این سیل شهیدان همه اش با هدف چادر تو ریخته شد
خواهرم!حرمت این پارچه ی مشکی تو مثل آن پارچه مشکی کعبه والاست
یادگار زهراست
نکند چادر او سرکنی اما روشت ، منشت بشود عین زنان غربی
خنده های مستی ، چشمک و ناز و ادا،عشوه های ناجور
به خدا قلب خدا می گیرد
به خدا مادر من فاطمه شاکی بشود
به همان لحظه سیلی خوردن ، لحظه پشت در او سوگند
خواهرم چادر مادر من ، فاطمه ، حرمت دارد
خواهرم!من ، پدرم ایل و تبارم
همه ی دار و ندارم
به فدایت حرمتش را نشکن …
- ۹۸/۰۲/۳۱
دست مریزاد خااااااانم